هر چه جلوتر میرویم، میبینیم بودجههای بیشتری برای ساخت بازیها هزینه میشود و بازار بازیهای ویدئویی بزرگتر میشود، مخاطب هم منتظر تولیدات داخلی نخواهد ماند و اگر همین طور تولیدات داخلی کم و بی اثر باقی بمانند، نفوذ بازیهای غربی و شرقی از این که هست بیشتر هم خواهد شد.
هزینه در پروژههای بازیهای ویدئویی بستگی به نوع پروژه از هزار دلار شروع و به صد میلیون دلار میرسد. امّا چه توجیه اقتصادی برای یک شرکت وجود دارد که به این میزان در یک پروژه هزینه کند؟ ابتدا اینکه بازیهای ویدئویی به دلیل ماهیت سرگرمی گونه به عنوان بستر اصلی و سپس در بر گرفتن مفاهیم و موضوعات مورد نظر سازندگان، از ابتدا تا به حال، روند روبه رشد سوددهی بیشتر و بهتر را طی میکند. که طبق آمار منتشره در فاصلهی بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ که رکود اقتصادی هم به جان اقتصاد کشورهای غربی افتاد، میزان سود دهی بازار صنعت بازیهای ویدئویی هر سال، مثبت و روبه رشد بوده است و بروز و ظهور بازیهای موبایل و تبلتها در سالهای اخیر در رشد و همه گیر شدن، بسیار موثر بوده است.
سوددهی بازیها آنقدر زیاد بود که بسیاری از ثروتمندان و کمپانیهای بزرگ در حوزههای تکنولوژی، فیلمسازی و شبکههای تلویزیونی را ترغیب به ایجاد و یا تصاحب استودیوی بازیسازی کرد تا بتوانند از این سود سرشار و بازار بزرگ بهره ببرند. همین شد که سازندگان با توجیه اقتصادی بازگشت سرمایه اکنون برای دیده شدن اثرشان و تبلیغ پروژههایشان از هر راه، کانال و یا رسانهای استفاده میکنند.
در شماره نخست بررسی ۱۰ بازی ویدپویی پرهزینه جهان، بازیهای ابر انسان، تامب ریدر و رستگاری سرخپوست مرده، در شماره دوم بازیهای GTA IV، دد پول، مکس پاین و جنگ ستارگان را مورد بررسی قرار دادیم. اکنون میپردازیم به ۳ بازی ویدئویی که هزینه تولیدشان بیش از هفت بازی قبلی است.
۳. Call of Duty: Modern Warfare 2
بودجه ساخت:۲۵۰ میلیون دلار معادل ۸۷۵ میلیارد تومان
ناشر/سازنده: اکتیویژن/ Infinity Ward(اینفینیتی وارد)
سبک: شوتر اول شخص نظامی
پلتفرم: پلیاستیشن ۳/ ایکسباکس ۳۶۰/ویندوز/ OS X
تاریخ انتشار: نوامبر سال ۲۰۰۹
به عقیدهی خیلی از هواداران سبک شوتر اول شخص، هر چقدر که قسمت چهارم این سری یا به نوعی قسمت اول modern warfare، انقلاب و تحولی بزرگ در این سری و به طور کل سبک شوتر اول شخص بود، اما قسمت دوم با نام modern warfare 2 یکی از خوشساختترین، زیباترین و در عین حال سینماییترین عناوین شوتر مینامند که هزینهی بسیار بالایی نیز برای ساخت آن صرف شد. استودیوinfinity ward که خالق این فرانچایز نیز بود، تبدیل به تیمی رویایی و کارکشته شده بودند که افراد بزرگی مانند Jason West و Vince Zampellaرا در رأس کار در اختیار داشت.
این دو مانند دو برادر و یک روح در دو جسم آنچنان مهارتی در رهبری و جهتدهی به پروژههای خود داشتند که با عرضهی سری جنگاوری مدرن و سنتشکنی در این مسیر، به خودی خود توانستند مسیر نه تنها شرکت اکتیویژن، بلکه کل صنعت بازی و سرگرمی را متحول کنند. جنگاوری مدرن ۲ حاصل تلاشی ۲ ساله از این تیم بود که علاوه بر رهبران حرفهای، افرادی مانند محمّد علوی را به عنوان طراح مراحل در اختیار داشتند که در سری ندای وظیفه شاهکار کرد. جنگاوری مدرن ۲ جزو اولین بازیهای تاریخ بود که آمار فروشی بیش از یک میلیارد دلار را در اختیار داشت.
این عنوان در میان شوترهای اول شخص نظامی دارای امتیازات و بازخوردهای بسیار مثبت منتقدین است به طوری که میانگین امتیازات این قسمت در سایت معتبر متاکریتیک ۹۳ از ۱۰۰ برای نسخههای کنسولی خود است. سبک و سیاق روایت داستانی، سینمایی و شخصیتپردازی بسیار عمیق در کنار لحظات دراماتیک و به یاد ماندنی، شوتینگ بینظیر و مراحل متنوع و استثنائی، کاری کرد که اکثر هواداران دو آتشه سری «ندای وظیفه» از این بازی به عنوان برترین قسمت در کل سری یاد کنند.
سری بازیهای Call of Duty از سالها پیش آغاز شده و یکی از محبوبترین عناوین شوتر جهان محسوب میشود. از آنجا که این سری در ادامه راه خود برای رهایی از موضوع تکراری و خسته کننده جنگهای جهانی نیاز به یک انقلاب بزرگ و یک تغییر بنیادین داشت به سازندگان قسمت دوم از بازی یعنی Infinity ward که یکی از موفقترین قسمتهای این سری محسوب میشود، مسئولیت تغییر مسیر سری را بر عهده گرفت.
استودیوی IW زمان زیادی را به تحقیق و توسعه بازیای جدید پرداخت تا به عنوان Modern Warfare رسید که اولین قسمت از آن عرضه شد. این عنوان به قدری با سری بازیهای Cod تفاوت داشت که حتّی قرار بود MW خود به عنوان بازیای جدا عرضه شود، که با درایت Activision این اتفاق نیافتاد.این قسمت از بازی بسیار مورد توجّه مخاطبین و منتقدین قرار گرفت و برای ناشرین بازی سود عظیمی را به همراه داشت. پس از این قسمت دیگر استودیوی سازندهی سری COD یعنی Treyarchدست به ساخت Cod: World at war زد که به دوران جنگ سرد میپرداخت و تحت تأثیر MW، به اتفاقاتِ تاریخی جدیدتری پرداخته بود.
پس از آن دوباره IWساخت قسمت دوم MW2 را با هزینهای بیشتر و با دستی بازتر در هزینه به ساخت بازی اقدام کرد. از جمله این اقدامات میتوان به کشیدن پای Hans Zimmer موسیقیدان برجستهی هالیوود برای نخستین بار به کارزار بازیهای ویدئویی برای ساخت موسیقی متن این بازی اشاره کرد، که باعث تجربهی بسیار خوب و خلق موسیقی پرکیفیتی هم شد.
نقد محتوای بازی
ماجراجویی در جهان:داستان این قسمت به عملیاتهای مشترک چند گروه نظامی چیره دست و آموزش دیده نظیر گروه دلتا، گروه Task Force، گروه رنجرهای ارتش آمریکا و … بود که در مناطق مختلف جهان نظیر، افغانستان، عراق، برزیل، آمریکا، ترکیه و … عملیات انجام می دهند.آمریکا پلیس جهانی:سازندگان در بازی لیبرالیسم نظامی ایالات متحده را به نمایش میگذارد که هر کجا اتفاقی میافتد خود را آنجا وارد ماجرا میکند؛ همانند دیالوگی که فرماندهی ارتش آمریکا جنرال شفرد در بازی اعلام میکند:”هر جنگی، جنگ ماست”.
نیروهایی هم که در بازی با آنها مواجه میشویم و در جبههی ما قرار دارند، از نژادها و کشورهای مختلفی هستند، از سرباز افغانی و ترکیهای در بازی هست تا سربازان انگلیسی و آمریکایی؛ به این معنی که ارتش از همهی نظامیان خبره از ملل مختلف است و همه برای بقا و قدرت بیشتر ایالات متحده جان فشانی میکنند.نکته دیگر، پیامهای فرعی بازی است که علاوه بر مبارزه با تروریستها دشمن، متوجّه خیانتهای جنرال شفرد میشوند، همگی نیروهای پایین دست او بر علیهاش شورش میکند و او را از بین میبرند. که این القا کنندهی روحیهی عدالت طلب و نترسی این نیروهاست.
نمایش اقتدار:تجهیزات نشان داده شده در بازی هم همگی قدرت تحقیقات، تولید و تکنولوژی ارتش ایالات متحده را نشان میدهد، که برای مخاطب رعب آور و دلسرد کننده نسبت به کشورش و وضعیت نظامیان کشورش در مقایسه با امکانات و تجهیزات ارتش آمریکاست.خون و خشونت:یکی از بحث بر انگیزترین صحنهها و مراحل این بازی مرحلهی “No Russia”(روسیه نه) بود که مخاطب در آن میبایست دست به کشتار غیر نظامیان در فرودگاه روسیه بیاندازد و تا شخصیت ضد قهرمان بازی یعنی ولادیمیر ماکاروف با این توجیه، گناه این کار را به گردن نیروهای آمریکایی بیاندازد و آتش جنگ روسیه بر علیه آمریکا را راه بیاندازد. در زمان عرضهی بازی روزنامهها، مجلات و شبکههای خبری از جمله شبکهی خبری فاکس به نقد این صحنهها پرداختند و علل وجود چنین صحنههای خشن و پر تنشی را در بازیهای بررسی کردند.
حاشیههای بازی
با اینکه بازی از افتخارات و موفقیتهای بسیاری برخوردار شد، اما پشت پرده، ماجرا طور دیگری رقم خورد. اختلافات سنگین بین سازندگان و ناشر بازی به سرعت بر سر موارد حقوقی و مالکیت معنوی بازی بالا گرفت. استودیو سازنده قصد داشت تا این بازی را از سری ندای وظیفه جدا کند و تحت نام Modern Warfare، به ساخت و توسعهی آن ادامه دهد. حتی این مسئله به وضوح در بازی نیز مشاهده میشد. بر روی کاور این بازی نام Modern Warfare 2 بزرگ درج شده بود و در گوشهی این نام به شکل خیلی کوچک نام Call of Dutyمشاهده میشد.در داخل منوهای بازی اسمی از Call of Duty دیده نمیشد و حتی در نسخههای ویژهی این بازی فقط نام Modern Warfare 2 مشاهده میشد.
این مسئله در کنار مشکلات حقوقی باعث اختلاف شدید و در نهایت، شکایت و دادگاه برای دو طرف این ماجرا شد. سازندگان بازی ادعا داشتند که اکتیویژن کل حقوق آنها را پرداخت نکرده و از طرفی اکتیویژن دو رهبر استودیو را متهم به نافرمانی و سرپیچی از قوانین کرد و دستور به اخراج آنها داد که این کار باعث شد تا ۴۶ نفر از افراد مهم و کلیدی این استودیو که اکثراً طراحهای اصلی بازی و برنامهنویسان حرفهای بودند از سمت خود استعفا دهند.
درگیریها تا جایی ادامه پیدا کرد که پای EA Games نیز به قضیه باز شد و اکتیویژن، سازندگان بازی را متهم به این کرد که در زمان ساخت بازی، آنها دیدارهای پنهانی با سران EA Games داشتهاند. اعضای استودیو و رهبران اصلی آن در نهایت استودیو مستقل خود به نام Respawn Entertainment را تأسیس کردند و اولین بازی آنها Titanfall نام داشت که توسط EA Games برای پلتفرمهای ایکسباکس وان، ایکسباکس ۳۶۰ و رایانههای شخصی در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
منبع :جنگ نرم و عملیات روانی؛